درمان اختلالات اضطرابی با نوروفیدبک

يكي از گسترده ترين قلمروهاي پژوهش در چند دهه ي اخير، اضطراب و حوز ههاي وابسته به آن بوده است. هنوز درباره منشا اضطراب ابهاماتي وجود دارد. انواع اضطراب را بر اساس منشاآن مي توان تشخيص داد. بررسي هاي اخير نشان داده است كه اختلالات اضطرابي داراي بيش ترين فراواني در سطح كل جمعيت است.. همه افراد در دوره هايي از زندگي اين احساس و تنش را تجربه مي كنند كه مي تواند توا نبخش و در برخي موارد توان كاه باشد. اضطراب توان بخش، آدمي را وادار مي سازد تا در راستاي هدف خود فعاليت كند و در مورد آن بينديشد، اما اضطراب توان كاه وي را از انجام هدف باز مي دارد و توجه وي را محدود مي سازد .
در قرن حاضر، بشر به علت عوارض ناشي از صنعتي شدن، بسيار مستعد غرق شدن در اين گرداب رواني بوده است .وجود اين اختلال عاملي براي درماندگي، يأس، محدوديت و ناكارامدي است كه در پي ناكارامدي، كاهش انگيزه، توجه و كوشش مي باشد و در حيطه هاي گوناگون مشكلات متعددي رادر زمينه روابط، تحصيلات، كاهش بهره وري و حتي مرگ ايجاد مي كند .

اضطراب مي تواند موجب ايجاد شكست و ناسازگاري در فرد شود و او را از امكانات و توان مندي هايش محروم مي سازد. فرد در پي افزايش اضطراب با كاهش كار امدي روبرو مي گردد. نظيراضطراب امتحان، موقعيتي كه فرد نسبت به كار امدي و استعداد خود دچار ناراحتي ميگردد و در مورد ناتوانايي هاي خود دچار ترديد ميشود. در واقع اضطراب نوعي واكنش منفي هيجاني است كه در پاسخ به منبع تنش زايي نظير آزمون و يا موقعيت رقابتي ايجاد مي شود .
در چند دهه اخير، براي كاهش اضطراب از شيوه هايي متعددي استفاده مي شود، نظير شيوه ي شناختي رفتاري و تكنيك هايي مانند، تن آرامي، حساسيت زدايي منظم، ايمن سازي در مقابل استرس، مقابله با باورهاي غيرعقلاني و غيرمنطقي به شيوه اليس يا بك كه هر يك از شيوه ها و تكنيك ها سعي در كاهش اين هيجان منفي داشته اند. به عبارتي مي توانروش هاي مقابله با اضطراب را به دو گروه درمان هاي دارويي و درمان هاي شناختي و رفتاري تقسيم كرد. از جمله روش هاي
رفتاردرماني كه به منظور مواجهه با اضطراب و استرس استفاده مي شود مي توان از مديتيشن، يوگا، آرا مسازي عضلاني، بيوفيدبك و نوروفيدبك نام برد .
نوروفيدبك شرطي كننده كاركرد الكتريكي مغز است و موجب مي شود تا عملكرد فرد به سطح بهينه برسد .فرايند نوروفيدبك در برگيرنده ي آموزش يا فراگيري خود نظم بخشي فعاليت مغز است. مغز از طريق انبساط يا انقباض ر گهاي خوني دريافت خون لازم را كنترل ميكند و جريان خون در مغز به نواحي خاصي هدايت ميشود كه در اين خود نظم بخشي فعاليت بيش تري دارند . .هدف نوروفيدبك بهنجار كردن فركانس هاي عصبي نابهنجار به وسيله ي افزايش آگاهي و درمان واقعي مشكلات در جهت مديريت علايم اختلالات پزشكي است. تمرينات همه جانبه مانند نوروتراپي به اصلاح پایدار اختلالات مي پردازند .
(تهیه و تنظیم از : حوریا قنبری پرمهر کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و نوروتراپیست)